یکی از موارد مهم در آیین داردسی دعاوی، #صلاحیت دادگاه ها در رسیدگی است. زمانی که افراد قصد طرح دعوایی را دارند، باید قواعد مربوط به صلاحیت ذاتی و صلاحیت محلی دادگاه ها را رعایت نمایند؛ هر دادگاهی نیز پیش از شروع روند رسیدگی باید به این مهم توجه داشته باشند.
بروز اختلاف در صلاحیت رسیدگی به دعاوی میان دادگاه ها در مواقعی رخ می دهد و بروز این تعارض میان دادگاه صلح و سایر دادگاه ها نیز ممکن است. در صورت بروز اختلاف میان دادگاه صلح و سایر مراجع قضایی و غیرقضایی هر یک از حالات زیر ممکن است رخ دهد:
- اختلاف در صلاحیت میان دادگاه های صلح مستقر در حوزه های قضایی شهرستان های یک استان:
در صورت بروز اختلاف در صلاحیت دادگاه های مذکور واقع در شهرستان های یک استان، مرجع حل اختلاف، دادگاه تجدیدنظر استان است.
- اختلاف در صلاحیت میان دادگاه صلح با دادسراها یا دادگاههای حقوقی یا کیفری یا بخش حوزه قضایی یک استان:
در صورت بروز اختلاف در صلاحیت این دادگاه با هریک از محاکم قضایی حقوقی یا کیفری دیگر استان، مرجع حل اختلاف دادگاه تجدیدنظر استان است.
- اختلاف در صلاحیت میان دادگاه های صلح مستقر در حوزه های قضایی دو استان:
در صورت وقوع این شرایط، حل اختلاف با شعبه اول دادگاه تجدیدنظر استانی است که مرجع قضایی آن استان آخرین قرار عدم صلاحیت را صادر نموده است.
- اختلاف در صلاحیت میان دادگاه صلح با دادسراها یا دادگاههای حقوقی یا کیفری یا بخش حوزه قضایی دو استان:
در این شرایط حل اختلاف با شعبه اول دادگاه تجدیدنظر استانی است که مرجع قضایی آن استان آخرین قرار عدم صلاحیت را صادر نموده است.
- دادگاه صلح به صلاحیت مراجع غیر قضایی، از خود نفی صلاحیت کند:
در این موارد پرونده برای تعیین صلاحیت به دادگاه تجدیدنظر استان ارسال میشود.
حدود صلاحیت های دادگاه صلح و شوراهای حل اختلاف چیست ؟
فصل دوم- حدود صلاحیت دادگاه صلح و شوراها
ماده ۱۱– دعاوی زیر حتی با توافق طرفین قابل طرح در شورا نیست:
- اختلاف در اصل نکاح، اصل طلاق، بطلان نکاح، فسخ و انفساخ نکاح، بذل مدت و انقضای آن، رجوع، نسب، ولایت قهری و قیمومت
- اختلاف در اصل وقفیت و وصیت و تولیت
- دعاوی راجع به حجر و ورشکستگی
- دعاوی راجع به وجوه و اموال عمومی و دولتی و انفال
- اموری که بهموجب قوانین دیگر در صلاحیت مراجع اختصاصی یا مراجع قانونی غیر دادگستری میباشد.
ماده ۱۲– صلاحیتهای دادگاه صلح به شرح زیر است:
- دعاوی مالی تا نصاب یک میلیارد (۱،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰) ریال
تبصره- رئیس قوه قضائیه میتواند نصاب مذکور در این بند را هر سه سال یک بار با رعایت تناسب تغییر شاخص سالانه که از سوی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران اعلام میشود، تعدیل کند.
- دعاوی حقوقی تصرف عدوانی، مزاحمت و ممانعت از حق
- دعاوی راجع به جهیزیه، مهریه و نفقه تا نصاب مقرر در بند (۱) این ماده درصورتیکه مشمول ماده (۲۹) قانون حمایت خانواده مصوب ۱/۱۲/۱۳۹۱ نباشد.
- دعاوی و درخواستهای مربوط به تخلیه عین مستأجره و تعدیل اجارهبها بهجز دعاوی مربوط به سرقفلی و حق کسب یا پیشه یا تجارت
- اعسار از پرداخت محکومبه درصورتیکه دادگاه صلح نسبت به اصل دعوی رسیدگی کرده باشد.
- حصر ورثه، تحریر ترکه، مهر و موم و رفع آن
- تأمین دلیل
- تقاضای سازش موضوع ماده (١٨۶) قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب (در امور مدنی) مصوب ۲۱/۱/۱۳۷۹،
- جنبه عمومی و خصوصی کلیه جرائم غیر عمدی ناشی از کار یا تصادفات رانندگی
- جرائم عمدی تعزیری مستوجب مجازات درجه هفت و هشت
- دعاوی اصلاح شناسنامه، استرداد شناسنامه، اصلاح مشخصات مدرک تحصیلی (بهاستثنای مواردی که در صلاحیت دیوان عدالت اداری است)، الزام به اخذ پایان کار، اثبات رشد، الزام به صدور شناسنامه، تصحیح و تغییر نام
تبصره ۱- به کلیه جرائم مذکور در این ماده مستقیماً و بدون نیاز به کیفرخواست در دادگاه صلح رسیدگی میشود.
تبصره ۲- دادگاه صلح با حضور رئیس یا دادرس علیالبدل رسمیت مییابد. دادگاه صلح با رضایت طرفین، پرونده را برای حصول سازش به عضو یا اعضای شورا که در دادگاه مستقر میباشند یا شعبه شورا یا میانجیگری ارجاع میدهد. چنانچه حداکثر ظرف دو ماه موضوع منتهی به سازش شود، مراتب صورتجلسه و جهت اتخاذ تصمیم به قاضی دادگاه صلح اعلام میشود تا طبق مقررات اقدام کند. در صورت عدم حصول سازش، قاضی دادگاه صلح مطابق قانون، به موضوع رسیدگی کرده و مبادرت به صدور رأی مینماید.
تبصره ۳- دادگاه صلح میتواند در ساعات غیر اداری یا در روزهای تعطیل نیز به دعاوی رسیدگی نماید و استقرار آن در محل شورا بلامانع است.
تبصره ۴- در صورت حدوث اختلاف بین دادگاههای صلح و همچنین سایر مراجع قضائی و غیر قضائی به ترتیب زیر اقدام میشود:
الف- در مورد دادگاههای صلح واقع در حوزههای قضائی شهرستانهای یک استان و نیز اختلاف بین دادگاه صلح با دادسراها یا دادگاههای حقوقی یا کیفری یا بخش حوزه قضائی یک استان، حل اختلاف با دادگاه تجدیدنظر آن استان است.
ب- در مورد دادگاههای صلح واقع در حوزههای قضائی دو استان و نیز اختلاف بین دادگاه صلح و دادسراها یا دادگاههای حقوقی یا کیفری یا بخش حوزه قضائی دو استان، حل اختلاف با شعبه اول دادگاه تجدیدنظر استانی است که مرجع قضائی آن استان آخرین قرار عدم صلاحیت را صادر نموده است.
پ- در مواردی که دادگاه صلح به صلاحیت مراجع غیر قضائی، از خود نفی صلاحیت کند، پرونده برای تعیین صلاحیت به دادگاه تجدیدنظر استان ارسال میشود، تشخیص آن مرجع لازمالاتباع است.
تبصره ۵- آرای دادگاه صلح، قطعی است مگر در موارد زیر که قابل تجدیدنظرخواهی در دادگاه تجدیدنظر استان است:
الف- دعاوی موضوع بند (۱) این ماده درصورتیکه خواسته بیشتر از نصف نصاب مذکور در آن بند باشد.
ب- موارد موضوع بند (۹) این ماده نسبت به دیه یا ارش، درصورتیکه میزان یا جمع آنها بیش از یک دهم دیه کامل یا معادل آن باشد.
پ- موارد مذکور در بندهای (۲)، (۳) و (۴) این ماده.
ت- موارد موضوع بند (۵) این ماده مشروط به اینکه اصل دعوا قابل اعتراض باشد.
ث- جنبه عمومی جرائم غیر عمدی موضوع بند (۹) درصورتیکه مجازات قانونی آن درجه شش یا بیشتر باشد.
ج- جرائم عمدی تعزیری که مجازات قانونی آنها حبس درجه هفت باشد.
حذف مرحله دادسرا و تجدید نظر در برخی پروندههای ارجاعی به دادگاه صلح :
رسیدگی به جرایم کیفری درجه ۷ و ۸ بدون کیفرخواست و ارسال به دادگاه انجام میشود و تحقیقات را قاضی با کمک شوراها انجام میدهد و رای صادر میکند.
مرحله دادسرا و دادگاه نیز یک مرحله شده است و در مورد برخی از دعاوی هم، مرحله تجدیدنظر حذف شده است. حکم دادگاه صلح نیز قطعی است و باعث کوتاه شدن زمان رسیدگی می شود.
مزایای دادگاههای صلح:
تسریع در رسیدگی به پروندهها
کاهش هزینههای دادرسی
ترویج حل و فصل دوستانه اختلافات
رسیدگی تخصصی به دعاوی کوچک و محلی
کاهش بار دادگاههای رسمی
مشارکت مردمی و نهادهای محلی
امکان سازش و صلح پیش از صدور حکم قضایی
افزایش رضایت عمومی